اگرچه برخی از کشورها تنها بارونق صنعت زنبورداری توانستند اقتصاد خود را نجات دهند ولی ما هنوز از فهماندن اهمیت و فواید این صنعت به برخی مسئولین عاجزیم چه رسد به حل مشکلات این صنعت یا نجات اقتصاد کشور.
به گزارش پایگاه خبری صنعت زنبورداری ایران، خبر کوتاه و حیرتآور است، نیوزیلند کشوری در قاره اقیانوسیه که با تولید عسل و صنعت زنبورداری درآمدی برابر نفت ایران دارد! حال اینکه ما در کشورمان علاوه بردهها منبع معدنی و اقتصادی دیگر در زمینه عسل هم در زمره کشورهای برتر تولیدکننده و دارای حجم بالایی از کلنیها هستیم.
درآمد صنعت عسل چین هم چهار برابر درآمد نفتی ایران است. این مسئله نهتنها صحبت تکراری عدم وابستگی به صنعت نفت را گوشزد میکند، بلکه این چراغ را روشن میکند که صنایع مادری مثل زنبورداری چگونه میتوانند نقش مهم اقتصادی پیداکرده و کشوری را بدون تلف کردن ذخایر انرژی اداره کنند.
آسیبشناسی این مطلب، ضعفهای ما در سیاستگذاری و مبحث مهم صادرات و تبلیغات جهانی برای عسل باکیفیت ایرانی را به ما گوشزد میکند.
اینیک زنگ خطر بزرگ برای متولیان و سیاستگذاران صنعت زنبورداری کشور درگذشته و حال است که کمکاریها، رفتار سیاسی و سیاستهای غلط، عدم چارهجویی برای مشکلات و بیتوجهی به اهمیت این صنعت، ما را به کجا کشانده و اگر درست عمل میکردیم اکنون میتوانستیم در کجا باشیم.
صنعت عسل ایران نهتنها نتوانسته کمکی به تولید ثروت و برتری اقتصادی کشور کند بلکه حتی نتوانسته خود این صنعت را بینیاز سازد. به دقیقه اکنون تولیدکنندگان عسل و زنبورداران کشور ابداً شرایط اقتصادی مناسبی ندارند. تولید محصولات جانبی هنوز در قیاس با دنیا در ایران توفیق چشمگیری نداشته است و صادرات عسل ایران بههیچوجه پیشرفت خوبی نداشته است.
اگرچه این دایره مشکلات بارها واکاوی شده و نسخههای زیادی برای بیماری این صنعت و چشمانداز آن پیچیده شده است ولی بههیچعنوان تاکنون توفیقی در رهایی از این مشکلات و یک برنامه عملیاتی برای نجات این صنعت مولد و مفید نداشتیم.
بد نیست بار دیگر طیفی از این مشکلات رنگارنگ را مرور کنیم:
- کهنگی ناوگان زنبورداری کشور، عدم بهروز شدن روشها و تجهیزات و فاصله داشتن از زنبورداری صنعتی و چسبیدن بهروشهای قدیمی و سنتی کم بازده.
- مشکل عسلهای تقلبی و نبودن استاندارد و نظارت مشخص و دقیق
- عدم درجهبندی و قیمتگذاری محصولات بر اساس کیفیت
- مشکلات بیمه، حملونقل، امنیت مراتع، سمپاشی ایمن و خطرات و حوادث برای زنبورداران
- عدم رعایت ضوابط حریم زنبورستانها
- عدم تعریف و نظارت بر استانداردهای صادراتی و رفع مشکل باقیمانده سموم
- عدم تبلیغ و اطلاعرسانی از مزایای عسل ایرانی در ژورنالهای جهانی
- عدم بازاریابی جهانی
- رهایی از تکمحصولی و رشد تولید محصولات جانبی و صنایع تبدیلی
- مشکل مدیریت دولتی و متولیان چندگانه این صنعت
- عدم ایجاد تسهیلات لازم برای تولید و صادرات
- آشفتهبازار داروها و سموم غیراستاندارد زنبورداری
- مشکلات سیاسی در روابط جهانی و تأثیر آن بر صادرات
همه اینها و دهها مشکل دیگر سبب شده است که ضعفی عمده در مدیریت این صنعت داشته باشیم و متأسفانه اتحادیهها و تعاونیها هم نتوانند نقش عمدهای در سرنوشت زنبورداری بازی کنند.
گاهی کار ما بهجایی میرسد که عسل ایرانی بهصورت خام از راههای قانونی و قاچاق و فلهای به کشورهای همسایه صادرشده و در بستهبندیهای شکیل و برندهای خارجی، البته نه بهعنوان عسل ایرانی به دنیا صادر شود. از آنسو اگرچه ظرفیت تولید ژل رویال و ملکه در کشور فراهم است، این موارد نیز بهصورت قاچاق به کشور وارد میشود و محصولات چینی تحت نام اروپایی و برندهای معروف بازار داخل را اشباع میکند.
درحالیکه دنیا و کمپانیهای بزرگ اروپایی، آمریکایی، چینی و ژاپنی چند سالی است که وارد تجارت زهر زنبور شدند و از 10 میکروگرم «ملیتین» 100 دلار درآمد دارند، کشور ما بهعنوان یکی از کشورهای دارنده بیشترین کلنیهای زنبورعسل جهان، هنوز از این درآمد و ثروت محروم است.
به گزارش عسلنا، این صنعت مادر و مولد ارزش نجات و هزینه کردن دارد چراکه اگر چالاک و سرپا شود بهتنهایی میتواند کشوری را اداره کند، ولی متأسفانه در ایران، ما هنوز برای فهماندن منافع و اهمیت صنعت زنبورداری به برخی مسئولین هم عاجز هستیم و این صنعت مثل یک بچه سرراهی و بیسرپرست میان سازمانهای جهاد کشاورزی و دامپزشکی و صنعت و معدن و علوم پزشکی حیران است.
امیدواریم روزی با درک اهمیت این صنعت و اینکه چگونه میتواند این صنعت ناجی یک اقتصاد باشد، بتوانیم مسیر حل مشکلات و ارتقای این صنعت را طی کنیم.