۱۸۲۳
۱۱
۰

حکایت معلمی که زنبورها را دوست داشت

گفتگوی عسلنا با موسس برند «عسل معلم» - بخش اول
گفتگوی عسلنا با موسس برند «عسل معلم» - بخش اول
علی عباسی آموزگاری است که سال‌ها در کنار معلمی به پرورش زنبورعسل و تولید عسل طبیعی و ژل رویال پرداخته است. باهم داستان علاقه‌مندی‌های او و نحوه پیدایش برند عسل معلم را مرور می‌کنیم.

به گزارش پایگاه خبری صنعت زنبورداری ایران، صنایع کوچک و بزرگ و رشد کارگاه‌ها و مراکز تولیدی، پایه پیشرفت هر صنعتی هستند و در این میان رشد برندهای نام‌آور سبب تسریع این پیشرفت اقتصادی خواهد شد. در راستای معرفی برندهای صنعت زنبورداری ایران، این بار به سراغ بنیان‌گذار برند عسل «معلم» رفتیم.

استاد علی عباسی مؤسس برند «عسل معلم» در یکم مهر 1343 در روستای خوش آب‌وهوای «ابرجس» در 43 کیلومتری جنوب غربی قم در بخش نیمه کوهستانی «کهک» به دنیا آمد که در روستای زادگاه او شرایط خوبی برای نگهداری زنبور مهیا بود و این شغل رواج داشت.

شغل اصلی او آموزگاری بود و علت انتخاب نام این برند نیز حرفه معلمی ایشان بود، علی عباسی در گفتگوی اختصاصی با «عسلنا» در خصوص یکی از مهم‌ترین اهداف برند «عسل معلم» گفت: از مهم‌ترین اهداف ما این است که در حد توان و وسع خود بتواند عسل طبیعی را به مردم عرضه کرده و بهترین نوع عسلِ باکیفیت از اقلیم‌های مختلف تولید کنیم و سعی کردیم که خالصانه و مؤمنانه به این کار بپردازیم و اینکه چقدر در این راه موفق بودیم را خداوند متعال و مشتریان عزیز باید قضاوت کنند.

عسلنا: جناب عباسی در خصوص علت علاقه‌مندی شما به صنعت زنبورداری بگویید؟

از اواخر دوره تحصیلی ابتدایی درختی در نزدیکی خانه ما وجود داشت که در داخلش کندو بود و ما در کنار زنبورها و با طنین ِوزوِز زیبای آن‌ها بزرگ شدیم.

 

 

تمام نوجوانان آبادی در پی این بودند که نوزادان زنبورها که در اصلاح به آن‌ها «بچه طبیعی» یا «بَرو» می‌گفتند و کندوی اصلی جداشده بودند را به چنگ آورده و برایشان کندو و قاب جدید درست کنند. در این کار رقابت سخت و جالبی میان بچه‌های روستا بود، همه چشم می‌دوختند تا این نوزادان زنبور از درخت خارج شوند.

من هم خیلی علاقه داشتم که روزی بتوانم «بچه طبیعی» داشته و برای خودم کندو درست کنم. سال‌ها نتوانستم موفق شوم تا اینکه در اوایل دوره راهنمایی یک روز پدربزرگ خدابیامرزم صدا زد و گفت: علی بیا که بچه زنبورها روی درخت بادام نشستند، وقتی نگاه کردم دیدم حدود یک قاب و نیم زنبور آنجا بود که سریع نزد عمویم رفتم و یک کندو و چند قاب و موم تهیه‌کرده و برگشتم، می‌دانستم که باید غروب آفتاب زنبورها را جابجا کنم.

بعدها پدربزرگم به شوخی می‌گفت که «بَرو» را من پیدا کردم ولی علی آمد گرفت و برد و مال خودش کرد. من آن زمان هیچ امکاناتی مثل کلاه توری و لباس مخصوص نداشتم، یک چادر به دور خود می‌پیچیدم و برای وارسی زنبورها می‌رفتم.

ورود حرفه‌ای و جدی شما به زنبورداری و تولید عسل چگونه بود؟

ابتدا زنبورها به من حمله می‌کردند و باید سریع فرار می‌کردم یک روز هم که در چندم‌تری کندو نشسته بودم، زنبوری لب من را گزید و خیلی ورم کرد، شب‌ها هم خواب زنبور می‌دیدم و در خواب حرف می‌زدم و مشغول زنبورداری بودم، علاقه من این‌قدر شدید بود و کمی هم سبب نگرانی خانواده شده بود.

این علاقه و شوق در من همیشه وجود داشت تا در سال 65 که دو کندوی قدیمی از یکی دوستان خریدم و شروع به یادگیری جدی این کارکردم تا ماه‌ها بعد که عمویم قصد کرد زنبورهایش را که 27 کندو بود را بفروشد. عمویم چادر و لوازم زنبورداری هم داشت و توافق کردیم که من تا یک سال 150 هزار تومان بهای کندو و ابزار را به او بپردازم، اینجا بود که وارد دنیای حرفه‌ای زنبورداری شدم.

عسل معلم علی عباسی

شغل اصلی من معلمی بود و حالا شغل دومی هم داشتم که مثل شغل اولی دوستش داشتم و هر دو شغل در پرورش و تربیت بود، شغل اولم را شغل انبیاء نامیده بودند و شغل دومم هم پرورش موجوداتی بود که در قرآن از آن‌ها نام‌برده و محصولشان را شفابخش خوانده بود.

در سال‌های میانی دهه 70 به تولید فرش ابریشم نیز روی آوردم ولی عشق من به زنبورها و علاقه به تولید و مشارکت در این رشته سبب شد دوباره به زنبورداری برگردم و این شغل را گسترش دهم.

از نحوه به وجود آمدن برند «عسل معلم» بگویید؟

هر چه در این شغل جلو می‌روم، می‌بینم بسیار دانش این حرفه فراگیر است و نادانسته‌های ما از دانشمان بالاتر است و هنوز خود را نیازمند یادگیری در این شغل حس می‌کنم.

 در دهه 70 که بیش از 5 سال بود که زنبورداری حرفه‌ای را شروع کرده بودیم با برند

«شهدآوران معلم» عسل تولیدی خودمان را در سطح کوچک‌تری نسبت به امروز، در شهر قم و نیز بین مشتریان محلی، اقوام و آشنایان بسته‌بندی و توزیع می‌کردیم.

هرسال به مشتری‌های ما افزوده شد و ما با اعتقاد به تولید صرفاً عسل طبیعی، توانسته بودیم اعتماد مشتریان ثابت زیادی را جلب کنیم، در سال‌های دهه 80 توانستیم با آشنایی با دو زنبوردار دیگر بهنام‌های آقایان حجت‌الله و ابوالفضل شریفی مشارکتی در تولید و زنبورستان به وجود آوریم و این دو بزرگوار در همه‌سال‌ها نیز در تولید محصول طبیعی باکیفیت کمک زیادی به ما کردند.

 ما حتی به تولید عسل تغذیه‌ای هم معتقد نیستیم و صرفاً عسل را فقط و فقط عسل طبیعی می‌دانیم، در سال‌های ابتدایی دهه 80 با اخذ تمامی مجوزهای لازم برند «عسل معلم» را به ثبت رساندیم و تولید ما صرفاً با این برند توسعه یافت.

ما بیشتر از آنکه بر روی کمیت تمرکز داشته باشیم و علاقه‌مند به افزایش تولید باشیم، بر روی کیفیت متمرکز هستیم، برای عسل معلم، اعتماد و رضایت مشتری از زیادشدن تولید و تعداد مشتری اهمیت بیشتری دارد.

در سال‌های اخیر نیز با مشارکت و همکاری با دوست گرامی آقای حمید قاسمی، توانستیم به موفقیت‌ها و افق شغلی خوبی برسیم.

 از ورودتان به عرصه تولید و آموزش ژل رویال بگویید؟

چند سالی به یادگیری تولید ژل رویال و دستاوردهای این صنعت پرداختم و در اسفند 95 هم وارد تولید و آموزش ژل رویال شدم و توانستم این کار را وسعت دهم و ابزار و کارگاه لازم را ایجاد کرده و به دیگران نیز به‌صورت مجازی و حضوری آموزش دهم.

در چند سال گذشته به‌صورت رایگان در فضای مجازی و توسط کانال و شبکه‌های مجازی پذیرای آموزش و پاسخ به پرسش‌های کارآموزان به‌صورت رایگان هستم.

احساس می‌کنم، تحول خوبی در فرهنگ‌سازی مصرف ژل رویال و توسعه تولید مرغوب این محصول پدید آمده و امیدوارم با رفع موانع بتوانیم، تولیداتی مرغوب در کشور داشته و حتی به صادرات و درآمدزایی بیشتر برای رهایی از تک‌محصولی در صنعت زنبورداری برسیم.

در این سال‌ها چه نوع محصولاتی با برند «معلم» تولید کردید؟ چه نمره‌ای به موفقیت خودتان می‌دهید؟

بیشتر فعالیت ما قبلاً در تولید عسل طبیعی بود و به‌طور تخصصی عسل یونجه و عسل کوهستان و عسل بهار هرمزگان را تولید کردیم، اکنون در کنار آن تولید ژل رویال را نیز داریم ولی رسالت اصلی خود را همان تولید عسل طبیعی مرغوب می‌دانم، احساس می‌کنم جای پیشرفت زیادتری دارم، ولی چون سعی کردم محصولات خوبی تهیه کنم، به رضای خداوند متعال راضی‌ام و می‌دانم باید بیشتر تلاش کنیم.

سعی کردیم اگر مؤثر نیستیم مخرب نباشیم، وقتی آموزش ژل رویال را شروع کردیم به‌صورت رایگان و همگانی، دانش خود را وقف کردیم و سعی کردیم بدون چشم‌داشت به همه یاد بدهیم و به سؤالات عزیزان پاسخ دهیم.

باید دیگران و بزرگان این صنعت ما را قضاوت کنند ولی تلاش کردیم در کنار شغل خود به دیگران هم ‌سود برسانیم و هم بتوانیم دانش خود را به دیگران منتقل کنیم تا خدمتی به این صنعت باشد، مثلاً در تولید ژل رویال بتوانیم حرف برای گفتن در دنیا داشته باشیم و بهترین‌ها را به مردم عرضه کنیم.

اگر بخواهم به خودم نمره دهم به‌زحمت 14 یا 15 می‌گیرم ولی راضی هستم که به این عشق خودم پرداختم و اموراتم را با آن گذراندم و همین‌که توانستم به دیگران هم یاد بدهم مرا راضی می‌کند.

پایان ‌بخش اول – ادامه دارد...

۱۱
۱
دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی
کد جدید