به گزارش پایگاه خبری صنعت زنبورداری ایران،به مناسبت روز جهانی زنبورهای گردهافشان با یکی از بزرگان این صنعت و از اندیشمندان و چهره های جهانی زنبورداری ایران، به گفتوگو نشستیم، ایشان چهرهای نامآشنا، مهربان و عالم برای همه اهالی صنعت زنبورداری کشور است. دکتر رحیم عبادی استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی اصفهان، از مفاخر و چهرههای ماندگار صنعت زنبورداری کشور و محقق و پژوهشگر ارشد وپیشکسوت مطالعات زنبورعسل است که بسیاری از بزرگان و محققان امروز بخش زنبورداری کشور در محضر این استاد بزرگ، شاگردی کرده و به مدارج علمی رسیدند.ایشان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان و تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه تهران در رشته گیاهپزشکی ادامه داده است و در ادامه برای تحصیلات ارشد و دکترا عازم آمریکا شده است.
دکتر عبادی دارای دکتری حشرهشناسی ازدانشگاه دیویس کالیفرنیا است که سالها با مدارج و مسئولیتهای مهم؛ازجمله در گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به فعالیتی خستگیناپذیر مشغول بوده است.
زمینههای علمی وتحقیقاتى ایشان بیشتر درپرورش زنبورعسل،پرورش ملکه واصلاح نژاد زنبورعسل، رفتارشناسی زنبورعسل وگردهافشانی بوده و دارای تألیفات و مقالات فراوانی ازجمله؛ ارائه بیش از200 مقاله علمی وسخنرانی درژورنالهای معتبرداخلی وخارجی وچندین کتاب تخصصی ازجمله کتاب پرورش زنبورعسل(به چاپ دهم رسیده) و کتاب دیکشنری فرهنگ و لغات و اصطلاحات زنبورعسل (با همکاری مهندس مظاهر سیدی)هستند.
دکتر عبادی پس ازاتمام تحصیلات واخذ مدرک دکتری با پیروزی انقلاب در سال 57 به کشور بازگشتند و در دانشگاه صنعتی اصفهان به خدمات شایستهای در طی بیش از 30 سال اشتغال داشتند. ایشان هنوز هم تعامل سازندهای با وزارتخانهها، مؤسسات آموزش عالی و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی دارند و سالها در طرحها و پروژههای کلیدی کشور فعالیت داشتند.
دکتر عبادی بهطور تخصصی تحقیقات ارزندهای را بر روی رفتارشناسی زنبورعسل انجام دادند و موضوعات تخصصی پرورش زنبورعسل را در کتاب ارزشمندی به رشته تحریر درآورند.
پرورش ملکه، تلقیح مصنوعی ملکه و اصلاح نژاد زنبورعسل نیز بخش دیگری از پژوهشهای ماندگار این چهره برجسته علمی در صنعت زنبورداری کشور است.
از مسئولیتهای ایشان میتوان در دانشگاه صنعتی اصفهان به معاونت اداری و مالی دانشگاه، مدیریت کتابخانه مرکزی، ریاست دانشکده کشاورزی و معاونت دانشکده و مدیر گروهی ، سردبیری مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی و دبیری همایشها و اجلاسهای فراوان اشاره کرد.
تدریس همهساله درس پرورش زنبورعسل دانشگاه و تدریس و برگزاری کارگاه های آموزشی کاربردی در بیرون دانشگاه نیز از افتخارات مستمر این استاد بزرگ است که از سال 1360 کلاسهای تخصصی پرورش ملکه در اصفهان و تا اواسط دهه 70 در شهرهای مختلف کشور و مزرعه «لورک» دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار کردند.
بسیاری از افرادی که اکنون دستی در پرورش ملکه کشور دارند در کلاسهای استاد، تلمذ کردند و از انتقال دانش ایشان استفاده کردند. ایشان از مؤسسین انجمن علمی زنبورعسل کشور هستند و از حدود 15 سال قبل تاکنون با آن انجمن همکاری داشته و در دوره اول نیز ریاست انجمن را عهدهدار بودند. وی مشاور مسئولین ارشد زنبورداری در وزارت جهاد کشاورزی بودند و در دو طرح تحقیقاتی بزرگ وملی در خصوص زنبورعسل شرکت داشتند که یکی طرح جامع اصلاح نژاد ملکه زنبورعسل ایرانی در منطقه مرکزی کشور است که در موسسه تحقیقات علوم دامی کشور در کرج دنبال میشود و با همکاری معاونت امور دام وزارت کشاورزی در حال اجرا است.
طرح دیگری نیز با عنوان «اصلاح نژاد زنبورعسل در جمعیتهای بسته» با همکاری این استاد دانشگاه رقم خورده است که در 7 استان کشور در حال اجرا است و در هر استان مجزا انجامشده و برخی استانها به نسل چهارم و پنجم و حتی تا مرز دوازدهم یا سیزدهم جمعیت این زنبورها رسیدند. این دو طرح برای پرورش و اصلاح نژاد زنبورعسل کشور بسیار مهم و حیاتی هستند.
آخرین کتاب تالیفی ایشان تا امسال، یک کتاب در خصوص حشرهشناسی کشاورزی است که دانشگاه صنعتی اصفهان بر مبنای آموزش در دانشگاه و کتاب پایه درسی در سال 1399 به چاپ رسانده است. بخش اول گفتگوی صمیمانه عسلنا با این استاد دانشگاه را مرور می کنیم:
دکتر رحیم عبادی: برای ما مسلمانها شاید هیچچیز بالاتر از کتاب آسمانی ما یعنی قرآن مجید اهمیت ندارد و شما مستحضرید که ما در قرآن یک سوره به نام نحل در ستایش این موجود شگفتانگیز داریم. در مورد زنبورعسل بهصراحت در این سوره صحبت شده و تنها چند آیه میانی این سوره برای درس گرفتن و پی بردن ما به اهمیت زنبورعسل کفایت میکند، اگر بهدرستی تحقیق و تدبر کنیم.
اگر بخواهیم به زبان ساده بیان کنیم، زنبور را باید به صورتی شناخت که رابطهاش با انسان و طبیعت بهصورت سه ضلع یک مثلث است. اینها لازم و ملزوم هم هستند وگرنه این مثلث وجود نخواهد داشت. از ابتدای خلقت حشرات، رابطه نزدیکی بین آنها و گیاهان گلدار به وجود آمد است تا بقاء و تکامل آنها تضمین شود .از یک طرف حشرات از شهد و گرده گیاهان گلدار می خورند و ادامه حیات می دهند ، از طرف دیگر گیاهان گلدار بوسیله حشرات گرده افشانی شده، تولید بذر و میوه می کنند و بقای آنها و تنوع ژنتیکی آنها تضمین می گردد . اینجا انسان وارد عمل شده و مثلث را کامل میکند و از گیاهان ارتزاق میکند . وقتی حشرات گرده افشان را بررسی کنیم، بالاترین جایگاه را زنبورعسل دارد و اگر بخواهیم حشرات گردهافشان را نمره بدهیم، 90 درصد نقش گردهافشانی متعلق به زنبورعسل در دنیاست. شاید بر اساس نظر محققین ده تا 20 درصد هم سایر حشرات گردهافشان، نقش دارند و ارزش زنبورها آنقدر بالاست که به یکی از ارکان امنیت غذایی و کشاورزی تبدیل شدند.
بگذارید اینگونه بگوییم که در جهان تاکنون حدود 3 هزار گونه محصول و گیاه مورد بهرهبرداری غذایی قرارگرفته است که از این تعداد 300 گونه بهطور وسیع کشتشده که حدود 12 گونه آن بیش از 90 درصد غذای ما را تشکیل میدهد و شامل: برنج، گندم،جو، ذرت، چاودار،سیبزمینی، موز، نارگیل، سبزیها، مرکبات، انواع میوه ، دانه های روغنی و... میشود. حالا انسان از این مواد حدود 30 تا 50 درصد رژیم غذایی خود را تأمین میکندکه تحت تأثیر مستقیم حشرات گردهافشان و در رأس آنها زنبورعسل است که اگر این حشرات نباشند امنیت نیمی از غذای ما بدون شک به خطر میافتد.
واقعاً اگر این مسئله درک میشد که زنبورها در نیمی از غذای ما نقش مستقیم دارند، همه مشکلات این حوزه حل میشد، ولی متأسفانه چنین نیست. این اهمیت را نه مسئولین سیاستگذار و نه مردم، بدان واقف نیستند. زنبورعسل، هم در افزایش کمی غذا و تولیدات کشاورزی و هم در کیفیت غذا و میوهجات و سبزیها نقش اساسی دارد. از طرف دیگر اگر زنبورها نباشند، گیاهان هم وجود ندارند و بقای گیاهان دانهدار و میوهدار به گردهافشانها بستگی دارد. تنوع ژنتیکی این گیاهان با نبود گردهافشانها قطعاً به خطر میافتد.
بیش از 100 هزار خانوار در این صنعت اشتغال دارند و اگر هر خانوار را 4 تا 5 نفر حساب کنیم این جمعیت عظیمی است که توسط صنعت زنبورداری برایش ارتزاق و اشتغال ایجادشده است. قطعاً مشاغل جانبی هم وجود دارد. از سالمترین صنایع برای سلامت جامعه و محیطزیست همین صنعت زنبورداری است و هیچ صنعتی وجود ندارد که مثل زنبورداری پاکیزه و بدون ضایعات باشد. این صنعت نهتنها هیچ آلودگی ایجاد نمیکند، بلکه محیطزیست و طبیعت را احیا و پاککرده و در تنوع زیستی و حفظ اکوسیستم و بقای محیطزیست، نقش اساسی داشته و بهبود زندگی انسان و جانوران را به دنبال دارد.
محصولات متنوع ومفید، با ارزش تغذیهای بالا، نظیر: عسل، موم، بره موم، گرده گل، ژل رویال و زهر زنبور هم محصولات مفید و سلامتمحوری است که هم بر بیماریها مؤثر بوده و هم کیفیت زندگی بشر را بهبود بخشیده اند . خواص دارویی و ارزش شفابخشی که قرآن اشاره میکند همینجاست و در این محصولات تجلی یافته است.
آثار و برکات طبی این محصولات میتواند برای تولید داروهای مختلف بیماریها و پیشگیری و درمان در دنیا استفاده شود و این حشره یکتنه اینهمه خدمات به بشر دارد و این صنعت بهتنهایی میتواند تأثیر بزرگی در اقتصاد و پیشرفت یک کشور با مدیریت صحیح ایجاد کند. با یک حمایت و سرمایهگذاری کم، دولتها میتوانند این صنعت را توسعه دهند و شغل ایجاد کنند.
حمایت مسئولین در برخی برههها بسیار خوب بوده و انصاف حکم میکند از این فعالیتها تقدیر کرد، ولی دربرخی زمانها مثل اکنونکه مشکلات زنبورداران تلنبار شده است حمایت لازم صورت نگرفته و با چالشها و مشکلات زیادی روبرو شدهایم.
بله، یکی از مشکلات عمده کشور در صنعت زنبورداری همین نگاهی است که برخی فکر میکنند این صنعت به تولید عسل خلاصه میشود و مباحث سودمندی زنبور در امنیت غذایی و گردهافشانی را توجه ندارند. نقش این حشره در منابع طبیعی و کشاورزی،قطعاً دهها برابر ارزش تولید عسل است که این مسئله باید مورد درک در سیاستگذاریهای متولیان قرار گیرد. نقش تولید عسل و سایر فرآوردهها قطعاً در جایگاه بعدی از نظر ارزشمندی این صنعت قرار دارد. اگر مسئولین بخواهند توجه کافی و منصفانه داشته باشند، باید اهمیت و ارزش این حشره را در امنیت غذایی و بقای کره زمین و تولیدات کشاورزی در وهله اول در نظر بگیرند و سپس سایر تولیدات این حشره را لحاظ کنند.
از مهمترین چالشهای ما در این صنعت متأسفانه این است که وزارت جهاد کشاورزی برنامه راهبردی در سطح کلان که جامع و هدفمند برای توسعه صنعت زنبورداری باشد را تدارک ندیده است. در این وزارتخانه برای همه جنبههای کشاورزی چنین برنامههایی وجود دارد. ولی در برنامه توسعه ششم و چشماندازها برای صنعت زنبورداری برنامه خاص و مفیدی پیشنهاد نشده است. همچنین ما ضعف تشکیلاتی هم در وزارتخانه و هم در سایر نهادهای متولی و نیز بخش صنعت و بخش خصوصی داریم و انجمنهای پویا و مطالبه گر در این خصوص نداریم. متأسفانه همه بخشها و معاونتهای موجود در دوایر دولتی تنها با دو یا سه کارمند (یک کارمند یا کارشناس و یک سرپرست) کار میکند که این ساختار کوچک بههیچ وجه جوابگوی این مشکلات عظیم نیست. چگونه و با چه نیرویی ممکن است بتوان بر این مشکلات عدیده فائق آمد و این است که به بازنگری سازمانی نیز برای اعتلای این صنعت نیاز داریم.
پایان بخش اول گفتوگو– ادامه دارد...