۱
۰

صنعت زنبورداری ایران نیازمند مطالبه گری است و از بیماری سکوت و بی تفاوتی رنج می برد

«یدالله مسافر» پیش‌کسوت زنبورداری در گفت و گوی تفصیلی بیان کرد:
«یدالله مسافر» پیش‌کسوت زنبورداری در گفت و گوی تفصیلی بیان کرد:
«یدالله مسافر» پیش‌کسوت صنعت زنبورداری ایران، می‌گوید: اتحادیه سراسری برنامه مشخص و مطالبه‌گری نتیجه‌بخشی ندارد و در منزلت و حد و اندازه اعتبار زنبورداری ایران عمل نمی‌کند. او معتقد است: متقلبین به‌صورت نرم و زیر پوستی زنبورداری کشور را ورشکست کرده و به فلاکت رساندند و اینجا اگر متولیان توانایی انجام عملکرد ملی و شایسته ندارند، تنها غصب عنوان کردند و اکنون نیازمند گفتمان ملی و شورای مشورتی پیش‌کسوتان و دلسوزان برای برون‌رفت از مشکلات صنعت زنبورداری هستیم، چرا که صنعت زنبورداری نیازمند مطالبه‌گری است و از «وسط بازی» و بیماری سکوت و بی‌تفاوتی رنج می‌برد.

به گزارش عسلنا، به نقل از بینا نیوز، میهمان این گفتگو از سال ۱۳۶۰ به صورت حرفه ای در شهرستان قائم شهر استان مازندران وارد پیشه زنبورداری شده است و از همان ابتدا به کار پرورش ملکه علاقه نشان داده و با تحقیق و پشتکار به عرصه تولید ملکه و اصلاح نژاد روی آورده است.

 وی با اخذ کارشناسی زنبورعسل، به‌صورت فعال در کنگره‌های جهانی زنبورعسل (آپی موندیا) و کنگره زنبورعسل کشورهای منطقه خلیج‌فارس شرکت فعال یافت و کار تولید ادوات زنبورداری را نیز به شکل جدی دنبال کرد.

او با برند عسل «مسافر» در این سال‌ها به کشورهای منطقه صادرات عسل داشته و در سال ۱۳۹۹ به عنوان زنبوردار نمونه کشوری انتخاب شد. ایشان شرکت فعال و سازنده در تعاونی زنبورداران شهرستان قائم شهر از بدو تاسیس داشته است.

 

 

برای واکاوی عملکردها در قبال مبارزه با تقلب در تولید عسل با پیش‌کسوت صنعت زنبورداری، «یدالله مسافر» که تجربه گران‌سنگ ۴۰ساله در تولید عسل پاک و طبیعی دارد به گفتگو نشستیم:

جناب مسافر، لطفاً سیری تاریخی در بحث نگاه دولت به زنبورداری و بحث تقلب در عسل داشته باشید.

مسافر: متأسفانه از زمانی که زنبورعسل در بدو انقلاب در مجموعه جهاد سازندگی (آن زمان) متولی پیدا کرد و ما در جلسات مربوطه دولتی شرکت می‌کردیم، زنبورعسل و عسل جایگاه مطلوبی در این ساختار نداشت و همیشه حرف مسئولین این بود که عسل یک کالای خوراکی ضروری مثل مرغ و گوشت و تخم‌مرغ نیست و نگاه سیاست‌گذاران بدان یک نگاه لوکس و تجملاتی بوده است. البته همیشه ما با دفاع از ارزش گرده‌افشانی سعی در تصحیح این نگاه داشتیم، ولی تأثیر خاصی نداشت و هیچ تغییر خاصی در نگاه دولت به بخش زنبورعسل ایجاد نکرد و از ابتدا این بخش در جهاد با یک مسئول و یکی دو کارمند اداره می‌شده و هنوز هم همان‌طور است.

هیچ جایگاهی در چارت سازمانی به این صنعت مولد و شفابخش از ابتدا وجود نداشت و این بخش به حال خود رها شده و هیچ ردیف بودجه، بیمه و اعتلای سازمانی، علی‌رغم تلاش بسیاری از دلسوزان پیدا نکرده است.

در بدو سال‌های پس از انقلاب بحث تقلب در عسل معنای چندانی نداشت و قبل از انقلاب نیز نظارت و جرائم سنگینی اعمال می‌شد که کسی جرأت تقلب در عسل را نداشت. ولی از حدود ۱۰ سال قبل و به خصوص در سالهای اخیر بود که این صنعت تقلب، رشد یافته و متقلبین افزایش یافته اند و متاسفانه می بینیم که بازار عسل طبیعی کشور را مصادره و تصاحب کرده اند.

به نظر شما علت این افزایش تقلب و رشد متقلبین عسل چیست؟

مسافر: اولاً متولی عسل بر اساس نظام‌نامه دامپروری سازمان دامپزشکی است؛ ولی در عمل ما در این ۴۵ سال ندیدیم که دامپزشکی نظارت دقیق و واکنش منظم و مشخصی داشته باشد، کما اینکه این سازمان برای سایر نهاده های خام دامی مثل مرغ و گوشت نظارت بسیار بیشتری دارد.

حتی در مواردی تعاونی‌ها و زنبورداران مبادی تقلب را شناسایی کردند، ولی پس از ورود و بازرسی متأسفانه مشاهده شده که با جریمه‌ای ناچیز و حتی عودت عسل‌های تقلبی، متقلبین قسر دررفته‌اند.

متأسفانه، اتحادیه سراسری زنبورداران که متولی ۱۰۰ هزار زنبوردار و حدود ۳۰ اتحادیه استانی است، شاهدیم که در راستای مشکلات زنبورداران و منافع صنعت زنبورداری هیچ گونه برنامه مشخص و مطالبه گری جدی و نتیجه بخش ندارد. بدیهی است که وظیفه اصلی این تشکل ملی، پیگیری حل مشکلات زنبورداران از مجاری ذی صلاح است، ولی شاهدیم که در سال های اخیر همه این مشکل لاینحل مانده و تلنبار شده است.

متأسفانه، تصمیم‌گیران و مدیران فعلی این اتحادیه در منزلت و حد و اندازه زنبورداری ایران عمل نمی‌کنند و علی‌رغم وجود مدیران شایسته، کاربلد و کارشناسان صاحب‌نام و پیش‌کسوتان دلسوز در صنعت زنبورداری، در ادوار اخیر شاهد تشکیل هیئت‌مدیره‌هایی بودیم که نه‌تنها مورد وفاق همه استان‌ها نبوده؛ بلکه ایرادات و انتقادات اساسی به عملکرد ایشان وارد است و ما کمتر اقدامات مفید و عملیاتی موفقی از این افراد دیدیم.

افرادی که پا در عرصه مدیریتی تشکل‌ها می‌گذارند، اگر توانایی انجام عملکرد ملی و شایسته به نفع همه زنبورداران را ندارند، تنها به غصب جایگاه و فرصت‌سوزی برای زنبورداری ایران پرداخته‌اند.

متأسفانه، شاهدیم برخی افرادی در مسند تشکل‌های ملی هستند که سوابق روشن، موفق و کارنامه عملکردی پربار یا علم و تجربه درخشانی دراین‌خصوص ندارند.

صنعتی که ۱۰۰ هزار بهره بردار و چند برابر این رقم مشاغل مرتبط دارد، باید مدیریت کلان و راهبری کاربردی، دیپلماسی صادراتی موفق و نقشه راه علمی و دانش و سیاست عملیاتی و راهگشا داشته باشد، ولی در سال های اخیر ما شاهد هیچکدام از این تدابیر در این مدیران  نبوده ایم.

در بدو تشکیل این اتحادیه جدید پیشنهاد دادیم که به افرادی رأی بدهید که برنامه کاربردی داشته باشند و جلسه‌ای با حضور دلسوزان و پیش‌کسوتان تشکیل شود که منشور صنعت زنبورداری تدوین شود و افرادی انتخاب شوند که توان پیشبرد این منشور را داشته باشند؛ ولی متأسفانه شاهد حرکاتی بودیم که با روح قانون، اخلاق و شایسته‌سالاری مطابق نبود.

حتی ما به همان اجرای همان اساسنامه اتحادیه سراسری (فارغ از هر کار خلاقانه و توسعه‌ای) هم راضی هستیم؛ ولی شاهدیم که تشکل ملی تنها به توزیع شکر و صدور دفترچه بسنده کرده و تقریباً بقیه بندهای اساسنامه مغفول مانده است.

اینجاست که در سایه عدم نظارت صنفی و دولتی، آب از سر صنعت زنبورداری گذشته و عسل تقلبی بازار را فراگرفته است.

وضعیت کنونی بازار را چطور ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه، وقتی گلوکز صنعتی به اسم عسل در سایه بی‌نظارتی وارد بازار می‌شود و حتی در مواردی روی آن سیب سلامت و گواهی بهداشتی و ایزو درج شده، زنبوردار اصیل و طبیعی کار ما باید با زحمت عسل‌هایش را زیر قیمت بفروشد.

این است که فروشگاه زنجیره‌ای این شبه عسل‌ها را به قیمت یک‌سوم عسل طبیعی عرضه می‌کند و دست رد به عسل طبیعی می‌زند و به پیش‌کسوت زنبورداری ما می‌گوید: «بیا عسل‌هایت را ببر با این قیمت فروش نمی‌رود!» ما در شرایطی هستیم که به‌صورت نرم و زیر پوستی این صنعت را ورشکست کرده و به فلاکت رساندند.

چرا به چنین روزی رسیدیم؟

متأسفانه، زنبورداری دیگر توجیه اقتصادی ندارد و ۵۰ درصد زنبوردار اصیل تغییر شغل دادند یا در ورطه فقر و ورشکستگی فرو رفتند. حتی برندهایی که عسل طبیعی بسته بندی می کردند توان خرید و فروش و پخش خود را از دست دادند.

متأسفانه، قیمت عسل‌های تغذیه‌ای و عسل طبیعی که تمیزدادن آنها در بازار هم مشکل است، فاصله معناداری از هم ندارد و بحران عسل‌های صنعتی و زنبور ندیده نیز در سایه تورم تولید و کاهش قدرت خرید مردم، بازار بسیار آشفته و نابسامانی را برای عسل طبیعی رقم زده است.

عسل طبیعی باکیفیت و سالم که امروزه حدود ۲۰۰ هزار تومان برای هر کیلو هزینه تولید دارد، چگونه می تواند در این بازار مکاره با انبوه محصولات تقلبی رقابت کند که  هر کیلویش زیر ۵۰ تومان هزینه تولید دارد؟

متقلبین امروز چند دسته هستند؟

تقریباً دودسته تولیدکننده عسل زنبورندیده وجود دارند. یک گروه به‌صورت زیرزمینی تولید کرده و وارد بازار می‌کنند و دسته دیگر با داشتن مجوز و کارخانه و دورزدن قوانین و ناظرین و در سایه مماشات مسئولین اقدام به تولید محصولات تقلبی می‌کنند.

متأسفانه، برخی از این متقلبین با قدرتی که از پول‌های کثیف و بادآورده به دست آوردند، قانون را دور می‌زنند و بسیار قدرتمند شده و در همه‌جا نفوذ یافته‌اند. اینها با خیانتشان یک صنعت را به زیر کشیده‌اند و وظیفه تک‌تک ماست که روبروی اینها بایستیم و صنعت زنبورداری را نجات دهیم.

پیشنهاد شما برای اصلاح امور در سطح ملی چیست؟

باید یک گفتمان ملی و کارگروهی ملی از افراد باتجربه و دارای سابقه در مبارزه در تقلب تشکیل شود و افراد دلسوز و ثابت شده در این کارگروه تشکیل شود و نگاه این افراد ملی و خارج از منافع شخصی و قومی باشد.

برنامه‌ای که اصفهانی‌ها برای مقابله با تقلب در پیش گرفتند، باید به تمام کشور سرایت کند و الگویی برای تمام استان‌ها و شهرستان‌ها باشد و جای امیدواری است تا به کمک دلسوزان و پیش‌کسوتان در مسیر درست گام برداریم و با خرد جمعی بتوانیم صنعت زنبورداری را نجات بدهیم.

پیشنهاد ما این است که نهادهای ملی زنبورداری باید به طور اساسی و عملیاتی نه صرفاً نمایشی پای‌کار بیایند و در صورت کارشکنی نهادهای متولی از سازمان دامپزشکی و غذا و دارو به دلیل ترک فعل و عدم نظارت و عدم مقابله با عسل‌های تقلبی شکایت کنند.

سازمان بازرسی کشور هم متولی رسیدگی به این نوع شکایات است و حتماً مجاری قانونی برای نظارت بر عملکرد و ترک فعل سازمان‌های دولتی وجود دارد.

معتقدیم که برای مدیریت صنفی و متولی‌گری صنعت زنبورداری نیروهای خبره، متخصص و دلسوزی داریم که در صورت شایسته‌سالاری می‌توانند این صنعت را نجات دهند، ولی متأسفانه گاهی شاهدیم افرادی با لابی‌گری تصدی می‌گیرند که دارای رفتار منفعت‌طلبی، قومیت‌گرا و حتی سوابق فعالیت‌های مخرب اقتصادی برای این صنعت هستند.

متأسفانه، این صنعت از رودربایستی و وسط بازی افرادی رنج می‌برد که جسارت انجام کاردرست و زدن حرف حقیقت را ندارند و در برهه‌های حساس مماشات می‌کنند تا افرادی ضعیف و غیرمتخصص تصدی زنبورداران را بر عهده بگیرند و شاید مقصر این امر هم تک‌تک زنبورداران و امثال بنده و دیگر پیش‌کسوتان بودیم که در مواردی در برابر این مسائل سکوت اختیار کردیم.

در برنامه‌های زنده عنوان کردم که یک بیماری بی‌تفاوتی و سکوت صنعت زنبورداری را فراگرفته که نشئت‌گرفته از حال‌و روز امروز جامعه ایرانی است و اگر کسی هم انتقاد کند به او انگ دشمن صنعت یا تفرقه‌افکنی و دیگر تهمت‌ها زده می‌شود، امروزه تقویت مطالبه‌گری بین زنبورداران بزرگ‌ترین خدمت به این صنعت است.

پیشنهاد دادیم که یک بازوی فکری و اهرم مشورتی از پیش‌کسوتان، بزرگان و دلسوزان صنعت در کنار اتحادیه سراسری زنبورداران تشکیل شود تا به هدایت و راهبری و کمک مشورتی به اتحادیه بپردازد و افرادی که می‌خواهند وارد عرصه مدیریت تشکلی شوند، برنامه ارائه دهند و تأیید صلاحیت شوند. نگذارد این قطار از ریل پیشرفت خارج شود و همیشه منافع صنعت را مدنظر قرار دهد؛ ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

متأسفانه، مشکل اینجاست که ما بر مبنای تعریف تعاونی با هم تعامل و همدلی نداریم و گاهی افرادی به مدیریت و متولی‌گری می‌رسند که منافع جمعی صنعت بر منافع شخصی‌شان اولویت ندارد.

وقتی زنبوردار مطالبه‌گر نباشد و فقط شنونده باشد، آنها که دلسوزند و دستی بر آتش دارند، تنها می‌مانند و کاری از پیش نمی‌برند. نتیجه این می‌شود که امروز اعلام کنیم این صنعت ورشکسته شده و این نتیجه چند سال سکوت افرادی است که عقبه و اعتباری در این صنعت داشتند؛ ولی سکوت کردند.

وقتی عسل طبیعی تولیدش ۲۰۰ هزار تومان در هر کیلو هزینه دارد و تاجر بیش از ۱۳۰ هزار تومان نمی خرد به جایی رسیدیم که دیگر مجال شکوه و شکایت نیست و کار از چانه زنی و تدبیر گذشته است، باید هیچ ملاحظه ای نکرد و کسانی که دلسوز این صنعت هستند باید از همه امکانات و روش های موجود استفاده کنند، چرا که این صنعت به زیر آب رفته و هر روز  که می گذرد، زنبورداری ایران محو و نابودتر می شود.

۱
۰
منبع بینا نیوز
دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی
کد جدید